موضوعى عجیب از پرچم حضرت عباس (ع )
--------------------------------
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
در نقلهاى تاریخى آمده ، پرچم حضرت عباس (ع ) پرچمدار کربلا، جزء اموال غارت شده بود که به شام برده بودند،
یزید وقتى که نظرش به آن پرچم افتاد، عمیقا آنرا نگاه کرد و در فکر فرو رفت و سه بار از روى تعجب برخاست و نشست .
سؤال کردند: اى امیر! چه شده که این گونه شگفت زده و مبهوت شده اى ؟!
یزید در پاسخ گفت : این پرچم ، در کربلا دست چه کسى بوده است ؟
گفتند: دست برادر حسین (ع ) که نامش عباس بود، و پرچمدار سپاه حسین (ع ) بود.
یزید گفت : تعجبم از شجاعت عجیب این پرچمدار است .
پرسیدند: چطور؟
گفت : خوب به پرچم بنگرید، ببینید که تمام این پرچم از پارچه و چوب آن بر اثر تیرها و سلاحهاى دیگر که به آن رسیده ، آسیب دیده است ، جز دستگیره آن ،
و این موضوع حاکى است که تیرها به دست پرچمدار اصابت مى کرده ولى او پرچم را رها نمى کرده است ، و تا آخرین توان خود، پرچم را نگهداشته است
---------------------------------
موفق ودرپناه حق باشید
منبع:
داستان دوستان
نویسنده : محمدمحمدی اشتهاردی
قوانین طلایی ارتباط همسران
فنون برقراری ارتباط صحیح (ارتباطات کلامی)
بسیاری از بگو مگو ها و مشاجرات خانوادگی ناشی از درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور افراد است.
برای کاستن از این مشاجرات متخصصین آموزشهای مهارتهای ارتباطی، تدابیری برای برقراری ارتباط مناسب تدوین کردهاند که به خلاصهای از آنها اشاره میکنیم:
قانون ارتباطی 1:
به جای «تو و شما» جملات خود را با «من» شروع کنید.
قانون ارتباطی 2:
تا جایی که امکان دارد از کلمات «همیشه و هرگز» استفاده نکنید. مثل اینکه میگویید: «هیچوقت دست به سیاه و سفید نمیزنی» واژههای «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بیآنکه لازم باشد طرف مقابل را خشمگین میسازند، از این گذشته بسیار ضعیف هستند، زیرا به راحتی میتوان در مقام تکذیب آن حرف زد، البته مردم وقتی از این کلمات استفاده میکنند، میخواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاکید دارند و میخواهند مطمئن شوند که طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمیدانند کسی که فقط دو سه بار اشتباهی را مرتکب شده است چقدر از این موضوع ناراحت میشود.
قانون ارتباطی 3:
....
قانون ارتباطی 3:
رشته کلام همسرتان را پاره نکنید. در هنگام صحبت کردن بگذارید همسرتان حرفش را کاملا بزند. زمانیکه صحبتش را قطع میکنید وی را عصبانی میکنید و به او این احساس را میدهید که کسی به حرفش گوش نمیکند و برای آن ارزشی قائل نیست. از آنجائیکه اجازه ندادهاید جملهاش تمام شود، ممکن است نتیجهگیری شتاب زده و غیر واقعی بکنید.
ممکن است هر چقدر تلاش کنید نتوانید این رفتار خود را کنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر میرسد حرفهای غیر منصفانه میزنی ولی خوب ادامه بده» و یا اینکه بگویید :«میدانم نباید صحبت را قطع کنم ولی میخواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت میکنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان میکند و احساس خود را نیز مطرح میسازد و در موقعیتی قرار میگیرد که بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمیکند و میتواند به حرف زدن ادامه دهد.
قانون ارتباطی 4:
حرف همسرتان را به زبان خود خلاصه کنید. «دانیل بیوایل»، یکی از متخصصین مهارتهای ارتباطی میگوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی کنید سخن او را با عبارات خود خلاصه کنید تا بداند منظور او را فهمیدهاید و بعد از او سوال کنید آیا درست میگویم؟ در این شرایط هر دو به حرفهای یکدیگر گوش فرا میدهند.
قانون خلاصه کردن مبتنی بر یک فراست مهم است و تلاشی است تا زوجین وقتی احیانا حرفهای یکدیگر را خلاصه نمیکنند نیز آن را بفهمند. سعی کنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرفهای همسر از اهمیت ویژهای برخوردار است
قانون ارتباطی 5:
از ذهن خوانی پرهیز کنید. ذهن خوانی یکی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشتهای خود را به دیگران نسبت میدهید، تصور میکنید مردم چگونه فکر میکنند، چه احساسی دارند و چه میخواهند بکنند. ذهن خوانی میتواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل:
«تو میخواستی مرا مجازات کنی»
«تو دوستان مرا نمیپسندی»
«تو از مسئولیت فرار میکنی»
«میخواستی کاری بکنی که من احساس گناه بکنم»
عباراتی از این قبیل میتواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت میکند و این اتفاقی است که اغلب روی میدهد. ذهن خوانی ممکن است یک بیان ناقص باشد که از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده کنید. توجه داشته باشید که گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست که به شکل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزههای دیگران متجلی میشود
منبع: www.TABESH.NET
اثرات مفید خنده بر سلامت
خنده برای قلب، رگ های خونی، کاهش هورمون های استرس زا، گردش خون و عملکرد صحیح فعالیت های بدن بسیار مفید است و اثرات مثبت و محکمی را بر سلامت روان و تحکیم روابط فامیلی به جای می گذارد و احساسات منفی از قبیل: افسردگی و عصبانیت را از بین می برد.
محققان، اطلاعات کمی راجع به خندیدن و اثرات آن بر روی مغز دارند، اما چیزی که مشخص است، آن است که خنده اثراتی مثبت بر روح و جسم می گذارد.
خنده برای قلب، رگ های خونی، کاهش هورمون های استرس زا، گردش خون و عملکرد صحیح فعالیت های بدن بسیار مفید است و اثرات مثبت و محکمی را بر سلامت روان و تحکیم روابط فامیلی به جای می گذارد و احساسات منفی از قبیل: افسردگی و عصبانیت را از بین می برد.
تاثیر بر هورمون ها
خنده موجب کاهش هورمون های استرس زا مانند: کورتیزول، آدرنالین(اپی نفرین) ، دوپامین و هورمون رشد می شود. در اثر خندیدن، میزان هورمون کورتیزول، ?? درصد و میزان هورمون آدرنالین ?? درصد کاهش
می یابد.
همچنین باعث افزایش مقدار هورمون های سلامتی از قبیل: آندورفین و نوروترانسمیتر می گردد.
آزادسازی احساسات
تا به حال برایتان پیش آمده که بگویید، دلم گرفته و نمی دانم باید گریه کنم یا بخندم؟ آیا بعد از خندیدن، این اتفاق برایتان رخ می دهد؟ به طور کلی، خنده باعث آزاد سازی احساسات می گردد. خندیدن، یک احساس آرامش را برقرار می کند. جالب است بدانید کسی که می خنداند، بیشتر از شنونده اثر مفید بر بدن خود به جای می گذارد
کارکرد درونی بدن
وقتی می خندید، ورزش انجام می دهید. شکم شما شروع به حرکت می کند، شانه هایتان شروع به لرزش
می کند و عضلات شما آرامش می یابد و بالاخره برای سلامت قلب بهترین و آسان ترین کار است.
از بین برنده گیجی و حواس پرتی
با خندیدن، عصبانیت، مجرم بودن، استرس و دیگر احساسات منفی را از خود دور می کنید
اثرات اجتماعی خنده
خنده باعث ایجاد ارتباط اجتماعی بهتر و بیشتر با مردم می شود و مردم دوست دارند که با آن فرد رابطه داشته باشند. از همه مهم تر باعث کاهش درد دیگران می شود، پس اثر خوبی برای فردی که مردم را می خنداند، دارد.
تاثیر خنده بر بیماری های جسمی
خنده، گنجایش ریه را بالا می برد و باعث می شود اکسیژن بیشتری وارد خون شود، بنابراین، بیماری های ریوی مثل برونشیت را از بین می برد.
? خنده، میزان قند خون را کم می کند.
خنده، قاتل بیماری ها می باشد، بیماری هایی از قبیل: سرطان ، بیماری قلبی ، دیابت ، ورم مفاصل ، گرفتگی عضلانی ، بی خوابی ، میگرن ، آلرژی ، زخم معده و روده، روماتیسم و ... .
-خنده موجب افزایش اکسیژن رسانی و ماد غذایی به سلول می شود.
اگر شما 1 دقیقه بخندید، آن خنده، 45 دقیقه باعث آرامش شما می شود، خطر بیماری قلبی را از شما می گیرد و محرکی برای اشتها و هضم مواد غذایی خورده شده می باشد.
خندیدن، موجب افزایش آنتی بادی ها(عوامل دفاع کننده از بدن در برابر عوامل بیماری زا) می گردد، یعنی باعث افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن می گردد.
سایر اثرات مفید خنده
تقویت کننده روح و روان می باشد.
? باعث ترقی و پیشرفت در زندگی می گردد.
? کاهش دهنده گرسنگی است.
وقتی می خندیم، چه اتفاقی رخ می دهد؟
وقتی می خندیم، عضلات صورت و بدن را می کشیم. فشار خون بالا می رود. تندتر نفس می کشیم و اکسیژن بیشتری را به بافت ها می رسانیم.
اگر خندیدن و ورزش کردن را با هم انجام دهیم، سرعت ضربان قلب بالا رفته و موجب سلامتی می گردد. تحقیقات ثابت کرده که برای سلامت قلب ?? دقیقه راه بروید و یا ? دقیقه بخندید.
در کودکی و جوانی، ورزش اثر مثبت بر قدرت عضلانی و استحکام بدن در مقابل بیماری ها دارد، ولی وقتی پیر می شوید از آنجا که انرژی کمتری می سوزانیم، برای تناسب اندام و جلوگیری از ضعف، بخندید. ?? تا ?? دقیقه خندیدن، باعث سوختن ?? کالری در بدن می گردد.
هرگاه بخندیم، یکی از بزرگ ترین و مهم ترین اندام بدنمان شروع به فعالیت می کند که کبد می باشد. کبد مواد زائد را دور می ریزد، مواد غذایی مازاد بر نیاز بدن را به شکل قند(گلیکوژن) در خود ذخیره می سازد تا وقتی بدن نیاز به انرژی داشت، قند را بسوزاند و تبدیل به انرژی کند و به خون تحویل دهد. همچنین کبد محل ذخیره پروتئین های خون، ویتامین ها و عناصر معدنی می باشد. ببینید خندیدن چقدر خوب است!
راه و روش هایی برای خندیدن
برای شما سخت است که بخندید؟ با عمل به روش های زیر به راحتی می توانید خندان باشید:
-از موقعیت های خندیدن آگاه شوید.
-با افراد دیگر دور یک میز بنشینید و برای همدیگر وقایع خنده دار را بازگو کنید.
-اگر یک واقعه خنده دار و یا یک طنز به دستتان می رسد، آن را برای دیگران بازگو کنید.
-فیلم ها یا تئاترهای خنده دار ببینید.
-کتاب ها یا مجلات خنده دار بخوانید.
-یکدیگر را بخندانید.
-به جای شکایت کردن از زندگی، به آن بخندید. فکر کنید چگونه می توانید واقعه ای را که برای شما اتفاق افتاده است، به دوستان تان بگویید که آن ها هم بخندند.
-به هر موقعیت بدی که برمی خورید، آن را به شکلی خنده دار برای خود تعریف کنید. این روش سخت است، اما با سعی و کوشش بسیار آسان می شود. با این روش می توانید سختی ها را تحمل کنید و به آسانی از آنها عبور می کنید. خنده از بین برنده رفتارهای منفی، چه جسمی و چه روانی می باشد.
البته همیشه برای خندیدن و خنداندن دقت کنید:
ـ هر حرفی را بیان نکنید، چون ممکن است باعث رنجش دیگران شود.
ـ هیچگاه کسی یا چیزی را مسخره نکنید.
ـ از بیان سخنان بی ارزش و به دور از ادب اجتماعی خودداری کنید.
ـ موقعیت خندیدن را در نظر داشته باشید، یعنی در هر مکانی و هر زمانی نخندید.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
« خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ »
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود.
نجات دهندگان می گفتند:
“خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم
سبکبالان خرامیدند و رفتند - یاران چه غریبانه رفتند از این خانه - رفیقان میروند نوبت به نوبت و ...
اما دیگر رو به فراموشی میروند . میدانید چگونه نه نمیدانید ! همه ما فکر میکنیم که فقط از سویه بیگانگان وغرب مورد تهدید قرار گرفته ایم ولی دشمنانی در داخل خاک خودمان صد مرتبه بد تر از اجنبیها هستند .کسانی که به اسم جبهه و جنگ و حفظ آثار و ارزش ها یه دفاع مقدس دارای پست ومقام شدهاند{محمد حسین یکتا ( دبیر ستاد مرکزی راهیان نور )-جواد پاسبانیان ( جانشین دبیر ستاد مرکزی راهیان نور ) -داود صالحی (مدیر عامل موسسه طلایه داران نور آفاق ) و.... } و از هر گونه سوء استفاده از اسم شهید و شهادت دریغ ندارند .
بله امثال ستاد راهیان نور و موسسه طلایه داران نور آفاق هستند که شهدا را پله قرار دادند و پا رویه گردن آنها میگذارند تا جیبهایشان را پر کنند و اسم خودشان را گذاشته اند خادم الشهدا و بیچاره خادمین واقعی شهدا که همه چیز به گردن آنها میافتد و پایه آنها نوشته میشود.
آیا درست است که مبلغ هایه هنگفت صرف تجملات این ستاد ها و موسسات شود ؟ آیا شهدا راضیند ؟
آیا آنهایی که باقیمانده جنگند باید ادامه دهنده راه شهدا باشند یا نام شهدا را بازیچه ای برایه کسب دارآمد قرار دهند ؟
فکر میکنید فقط اختلاص در بانکها و شهر داریها و موسسات مالیست ؟ نه رقم هایه سرسام آوری که در ستاد راهیان نور و طلایه داران نور آفاق خرج الواتی و خوش گذرانی مسولین آن میشود دست کمی از آختلاص ندارد . سوء استفاده شخصی از بیت المال کار هر روزه آنهاست ؟
حال شما قضاوت کنید اینان مدعی حفظ آثار و ارزشهایه دفاع مقدسند یا حذف آتار و ارزشها ؟
آیا با این وجود میتوان به راحتی نام شهدا را زنده نگاه داشت ؟
ادامه دارد ....
.: Weblog Themes By Pichak :.