سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 88/1/27 | 4:23 عصر | نویسنده : مصطفی

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَاِلاّمَنْ اَتَى اللَّهَ

خدایا از تو امان خواهم در آن روزى که سود ندهد کسى را نه مال و نه فرزندان مگر آن کس که

بِقَلْبٍ سَلیمٍ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ یا

دلى پاک به نزد خدا آورد و از تو امان خواهم در آن روزى که بگزد شخص ستمکار هر دو دست خود را و گوید اى

لَیْتِنىِ اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یُعْرَفُ

کاش گرفته بودم با پیامبر راهى و از تو امان خواهم در روزى که شناخته شوند

الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصى وَالاَْقْدامِ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ

جنایتکاران به سیما و رخساره شان و بگیرندشان به پیشانیها و قدمها و از تو امان خواهم

یَوْمَ لا یَجْزى والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً اِنَّ

در آن روزى که کیفر نبیند پدرى بجاى فرزندش و نه فرزندى کیفر شود بجاى پدرش براستى

وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظّالِمینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ

وعده خدا حق است و از تو امان خواهم در آن روزى که سود ندهد ستمکاران را عذرخواهیشان و بر ایشان است

اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوَّءُ الدّارِ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ

لعنت و ایشان را است بدى آن سراى و از تو امان خواهم در روزى که مالک نیست کسى براى کسى دیگر

شَیْئاً وَالاَْمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخیهِ وَاُمِّهِ

چیزى را و کار در آن روز بدست خدا است و از تو خواهم امان در آن روزى که بگریزد انسان از برادر و مادر

وَاَبیهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنیهِ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَاءْنٌ یُغْنیهِ

و پدر و همسر و فرزندانش براى هرکس از ایشان در آن روز کارى است که (فقط) بدان پردازد

وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدى مِنْ عَذابِ یَوْمَئِذٍ بِبَنیهِ

و از تو خواهم امان در آن روزى که شخص جنایتکار دوست دارد که فدا دهد از عذاب آن روز پسرانش

وَصاحِبَتِهِ وَاَخیهِ وَفَصیلَتِهِ الَّتى تُؤْویهِ وَمَنْ فِى الاَْرْضِ جَمیعاً ثُمَّ

و همسرش و برادرش و خویشاوندانش که او را در پناه گیرند و هر که در زمین هست یکسره که بلکه

یُنْجیهِ کَلاّ اِنَّها لَظى نَزّاعَةً لِلشَّوى مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى

او را نجات دهد، هرگز که جهنم آتشى است سوزان که پوست از سر بکند مولاى من ... تویى سرور

وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ

و منم بنده و آیا رحم کند بر بنده جز سرور او مولاى من اى مولاى من تویى

الْمالِکُ وَاَ نَا الْمَمْلُوکُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَمْلُوکَ اِلا الْمالِکُ مَوْلاىَ یا

مالک و منم مملوک و آیا رحم کند بر مملوک جز مالک مولاى من اى

مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَزیزُ وَاَ نَا الذَّلیلُ وَهَلْ یَرْحَمُ الذَّلیلَ اِلا الْعَزیزُ

مولایم تویى عزتمند و منم خوار و ذلیل و آیا رحم کند بر شخص خوار جز عزیز

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْخالِقُ وَاَ نَا الْمَخْلُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ

مولاى من اى مولاى من تویى آفریدگار و منم آفریده و آیا رحم کند بر آفریده

اِلا الْخالِقُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَظیمُ وَاَ نَا الْحَقیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ

جز آفریدگار مولاى من اى مولاى من تویى بزرگ و منم ناچیز و آیا رحم کند بر

الْحَقیرَ اِلا الْعَظیمُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْقَوِىُّ وَاَ نَا الضَّعیفُ وَهَلْ

ناچیز جز بزرگ مولاى من اى مولاى من تویى نیرومند و منم ناتوان و آیا

یَرْحَمُ الضَّعیفَ اِلا الْقَوِىُّ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَنِىُّ وَاَ نَا الْفَقیرُ

رحم کند بر ناتوان جز نیرومند مولاى من اى مولاى من تویى بى نیاز و منم نیازمند

وَهَلْ یَرْحَمُ الْفَقیرَ اِلا الْغَنِىُّ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعْطى وَاَنَا

و آیا رحم کند بر نیازمند جز بى نیاز مولاى من اى مولاى من تویى عطابخش و منم

السّاَّئِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ السّاَّئِلَ اِلا الْمُعْطى مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ

سائل و آیا رحم کند بر سائل جز عطاکننده مولاى من اى مولاى من تویى

الْحَىُّ وَاَ نَا الْمَیِّتُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَیِّتَ اِلا الْحَىُّ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ

زنده و منم مرده و آیا رحم کند مرده را جز زنده مولاى من اى مولاى من

اَنْتَ الْباقى وَاَ نَا الْفانى وَ هَلْ یَرْحَمُ الْفانىَ اِلا الْباقى مَوْلاىَ یا

تویى باقى و منم فانى و آیا رحم کند بر فانى جز خداى باقى مولاى من اى

مَوْلاىَ اَنْتَ الدّاَّئِمُ وَاَ نَا الزّاَّئِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ الزّآئِلَ اِلا الدَّّائِمُ مَوْلا ىَ

مولاى من تویى همیشگى و منم زوال پذیر و آیا رحم کند بر زوال پذیر جز خداى همیشگى مولاى من

یا مَوْلاىَ اَنْتَ الرّازِقُ وَاَ نَا الْمَرْزُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ اِلا

اى مولاى من تویى روزى ده و منم روزى خور و آیا رحم کند روزى خور را جز

الرّازِقُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَالْجَوادُ وَاَ نَاالْبَخیلُ وَهَلْ یَرْحَمُ

روزى ده مولاى من اى مولاى من تویى سخاوتمند و منم بخیل و آیا رحم کند

الْبَخیلَ اِلا الْجَوادُ مَوْلاىَ یامَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعافى وَاَ نَا الْمُبْتَلى وَهَلْ

بر بخیل جز سخاوتمند مولاى من اى مولاى من تویى عافیت بخش و منم گرفتار و آیا

یَرْحَمُ الْمُبْتَلى اِلا الْمُعافى مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْکَبیرُ وَاَ نَا

رحم کند بر شخص گرفتار جز عافیت بخش مولاى من اى مولاى من تویى بزرگ و منم

الصَّغیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الصَّغیرَ اِلا الْکَبیرُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ

کوچک و آیا رحم کند بر کوچک جز بزرگ مولاى من اى مولاى من تویى

الْهادى وَاَ نَا الضّاَّلُّ وَهَلْ یَرْحَمُ الضّاَّلَّ اِلا الْهادى مَوْلاىَ یامَوْلاىَ

راهنما و منم گمراه و آیا رحم کند بر گمراه جز راهنما مولاى من اى مولاى من

اَنْتَ الرَّحْمنُ وَاَ نَا الْمَرْحُومُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْحُومَ اِلا الرَّحْمنُ

تویى بخشاینده و منم بخشش پذیر و آیا رحم کند بخشش پذیر را جز بخشاینده

مَوْلاىَ یامَوْلاىَ اَنْتَ السُّلْطانُ وَاَ نَا الْمُمْتَحَنُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ

مولاى من اى مولاى من تویى سلطان و منم گرفتار آزمایش و آیا رحم کند به بنده گرفتار آزمایش

اِلا السُّلْطانُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الدَّلیلُ وَاَ نَا الْمُتَحَیِّرُ وَهَلْ یَرْحَمُ

جز سلطان مولاى من اى مولاى من تویى دلیل و راهنما و منم متحیر و سرگردان و آیا رحم کند

الْمُتَحَیِّرَ اِلا الدَّلیلُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَهَلْ

سرگردان را جز راهنما مولاى من اى مولاى من تویى آمرزنده و منم گنهکار و آیا

یَرْحَمُ الْمُذْنِبَ اِلا الْغَفُورُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغالِبُ وَاَ نَا

رحم کند گنهکار را جز آمرزنده مولاى من اى مولاى من تویى غالب و منم

الْمَغْلُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ اِلا الْغالِبُ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ

مغلوب و آیا رحم کند بر مغلوب جز غالب مولاى من اى مولاى من تویى

الرَّبُّ وَاَ نَا الْمَرْبُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ اِلا الرَّبُّ مَوْلاىَ یا

پروردگار و منم پروریده و آیا رحم کند پروریده را جز پروردگار مولاى من

مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُتَکَبِّرُ وَاَ نَا الْخاشِعُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْخاشِعَ اِلا الْمُتَکَبِّرُ

اى مولاى من تویى خداى با کبریا و بزرگمنش و منم بنده فروتن و آیا رحم کند بر فروتن جز خداى بزرگمنش

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى بِرَحْمَتِکَ وَارْضَ عَنّى بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ

مولاى من اى مولاى من به من رحم کن به رحمت خود و خوشنود شو از من به جود و کرم

وَفَضْلِکَ یا ذَاالْجُودِ وَالاِْحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالاِْمْتِنانِ بِرَحْمَتِکَ یا

و فضل خود اى صاحب جود و احسان و نعمت و امتنان به رحمتت اى

اَرْحَمَ الرّاحِمینَ 

مهربانترین مهربانان

نمایش تصویر در وضیعت عادی




تاریخ : جمعه 87/12/30 | 4:35 صبح | نویسنده : مصطفی
Http://ParsiBlog.com/General/Signup.aspx?uid=7132064


تاریخ : سه شنبه 87/12/27 | 9:24 صبح | نویسنده : مصطفی
گفت آقا زنها گل های جامعه اند چرا روی گلها رو می پوشونید بگذارید همه اونا رو ببینند

 گفتم این اعتراض به باغبون هم که کارش نگهداری و پرورش گلها است وارده چون باغبون بعضی از گلها رو که می خواد طراوت و تازگی شون رو از دست ندن توی باغچه در معرض و نگاه همه نمی گذاره بلکه از اون ها توی گل خونه نگهداری می کنه یه کاور روشون می کشه تا در معرض تابش مستقیم نور خورشید هوای نامطلوب قرار نگیرن طراوتشون باقی بمونه

 گفت: بالاخره همون گل هم باید بیاد بیرون در دست مردم قرار بگیره

 گفتم بله منتهی هر کس اونو می خواد سراغ باغبون می ره با هماهنگی اون گل رو ازتوی گل خونه انتخاب می کنه با دقت تمام توی گل خونه خونه خودش می بره البته می تونه اون رو هم مثل بقیه گل ها کنارخیابون رها کنه ولی زود پژمرده می شه کسی بهش محل نمی ذاره . ولی اونو توی خونش می بره و با استفاده کاور خونه از تابش مستقیم نور بهش جلوگیری می کنه
 
گفت این ها که گفتی یعنی چه؟ این چه ربطی به زن ها داره

 گفتم: خداوند خواسته برای زن ها که همواره مورد طمع مردها هستند حرمتی قرار بده بنابراین این حکم فقط برای زن های مسلمونه و الا زن غیر مسلمون حرمت نداره بدون قصد لذت می شه به جاهایی که معمولا نمی پوشونه نگاه کرد اما تمام بدن زن مسلمون باید پوشیده بشه و فقط همونی که محرمش می شه و باهاش ازدواج می کنه می تونه اون رو ببینه و از دیدن همدیگر لذت ببرند لذتی که خداوند توی وجود همگان گذاشته شاهدش هم این که توی کوچه و بازار هر چه زن با پوشش کمتری بیرون بیاد و زیباییهاش رو به نمایش بگذاره مردها به او طمع می کنند...

 خدا هم توی قرآن خواسته ما رو به این امر متوجه کنه بنابراین نسبت به چنین مواردی حساسیت نشون داده



تاریخ : سه شنبه 87/12/27 | 7:14 صبح | نویسنده : مصطفی

نقشه‌ی 25 گنج بزرگ دنیا

کلید

 

امام صادق کسی است که خود به این گنجها دست یافته است.  پس آدرسهایش همه درست است.

با دقت، پایت را جای پای امام بگذار و برو تا تو هم برسی.

بسم الله:

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

1-بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.

2- و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏گیری (مثبت و سازنده) یافتم.

3- و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدا تعالی و رسالت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) یافتم.

4-  سرعت در ورود به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.

5- و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.

 

برگ عیشی به گور خویش فرست        کس نیارد ز پس، تو پیش فرست

 

6-  و شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.

7-  و رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.

8-  و روشنی قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.

9- و (آسانی) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.

10- و روشنی رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.

11-  و فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.

12- و دوستی خدای تعالی را جستجو کردم، پس آن را در دشمنی با گنهکاران یافتم.

13-  و سروری و بزرگی را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.

14-  و آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در کمی ثروت یافتم.

15- و کارهای پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شکیبایی یافتم.

16-  و بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.

17-  و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزکاری یافتم .

18- و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.

19-  برتری و بزرگواری را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنی یافتم.

20-  و عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم، پس آن را در راستی و درستی یافتم.

21-  و نرمی و فروتنی را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.

22-  و توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.

 

قناعت توانگر کند مرد را          خبر کن حریص جهانگرد را

 

23-  و آرامش و همدمی را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.

24- و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.

25-  و خوشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم، پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.

 

منبع : تبیان




تاریخ : سه شنبه 87/12/27 | 4:18 صبح | نویسنده : مصطفی

10=35-10-15=70


شیخ علی اکبر تهرانی می گوید :

آیا ارزش دارد انسان به خاطر هفتاد سال زندگی که سی و پنج سالش شب است و او در خواب ، ده سالش بچه است و چیزی از زندگی نمی فهمد ، پانزده سالش را هم که یا توی راه است یا سر سفره و یا در دستشویی صرف می کند ، فقط بخاطر ده سال تا خدا خدایی می کند در آتش جهنم بسوزد ؟!


  •  




  • دانلود فیلم
  • قالب وبلاگ